پیدا کردن راهی برای قتل عام من
کار دنیا این است
کار من
زنده بیرون آمدن
و گورکن برای خویش
و گورکن برای او
و گورکن برای خیابان
زندگی است دیگر
دلخوشي سيري چند؟!
(در صحنه اي ديگر)
Customize.
Set momentum, elasticity,
scrollbars and more...

Monday, August 1, 2016

و گورکن برای خویش از کتاب کابوس شیشه‌ ای

Sancho
 چند سال پیش رو بیاد میارم! زمانی که نوشتن شعر سپید رو شروع کردم وکتاب کابوس شیشه ای از ماردین امینی رو خواندم.  کتابی که به دلایلی چاپش در ایران ممنوع شد و بقیه ماجرا که اگر خواهان دانستنش شدید براتون می نویسم. یادی کنیم
از ماردین, کسی که نمیدونم کجاست و یا حالش چطور هست! شعر و گورکن برای خویش  را  با هم می خوانیم!
 آوازه خوان گورستان نام وبلاگ ماردین بود که بسته شد! 



خود را در گورستانی که چرخ‌های خیابان،
قبرش را کنده بود


...در پی‌ خویش می‌‌رفت - - -
در امتداد خیابانی که گورستان،

می‌‌بلعیدش


زندگی‌،جیغ می‌‌کشد
چونان ضجه‌های سوزناک سگی‌ ولگرد
زندگی‌ مرگ خواهد زاد

نطفه ی مرگ را درونش کاشته
آمیزش شوم خیابانی که آغوش هرزگی گشوده بر تجاوز گورستان
.

صدائی به کوچه‌ها نمی‌‌پیچد ...
جز سکوتِ تشییعِ تابوتِ آوازه خوان
در شهری که تنها چراغ خانه ی گورکن روشن است
...برای خستگان گم کرده راه


او گلاویز شده با خویش ،
برای رهایی از هر آنچه از خود یافته بود
.
و گورکن برای او

و گورکن برای خیابان

و گورکن برای شهر

و گورکن برای گورستان

و گورکن برای چراغ


و گورکن برای خویش


و گورکن برای خویش




!شعر برداشته شده از ویلاگ قدیمی ماردین امینی 

صفحه ی ماردین امینی در سایت شعر نو: http://goo.gl/3WYMOL

ادرس وبلاگ ماردین امینی: http://goo.gl/12lslK

صفحه ی فیس بوک ماردین امینی: https://www.facebook.com/mardin.amini

 صفحه ی فیسبوک آوازه خوان گورستان: https://www.facebook.com/khodkoshi.2 


Thursday, March 24, 2016

زندگی ست دیگر

Sancho


زندگي است ولي… 
دلخوشي سيري چند؟! 
( در صحنه اي ديگر)
شورت خوني روي بند 

دل و دماغش را نداري 
٢٤ ساعت به دنبال گنج 
چيزي براي تو (من) نيست 
براي ماست رنج، بغرنج

راه را كه در رفتن مي كني 
خسته ميشوي 
بيشتر از هميشه 
(صداي زنگ تلفون همراه)
سكس اخر درون جنده خانه

تيغ درون حمام 
(چندی بعد) 
..خوابيده اي 
,آرامِ آرام 

(صداي جيغ مامان) 

كه بغض را مي كند 
به بدترين شكل ممكن 
كه باقيمانده ات را ميخورد

تو در كنارش مينشيني 
بعد از مدت ها يكبار ديگر 
(سر  بر شانه أش بگذار)
خداحافظ براي بار اخر.
***
كه روح توست كنارت، كنارش 
كه سبك شده اي بي رژيم 
ما بد نبال تو خواهيم أمد 
ما هم از اين دنيا مي گريزيم.


Tuesday, March 22, 2016

پیدا کردن راهی برای قتل عام من...

Sancho





 پیدا کردن راهی برای قتل عام من 
کار دنیا این است 
کار من 
زنده‌ بیرون آمدن 
از میان رگبار بی امان تیک تاک عقربه‌ ها 
رساندن جسدم به‌ گورستان 
در لحظه‌ ای که‌ ساعت ها از نفس می افتند 
تنها کار من 
پوشیدن‌ پرچم صلح است 
وقتی شهر در آتش بس 
می سوزد..

Coprights @ 2016, Blogger Template Designed By Templateism | Templatelib